فرهاد فراوان شده در دامن کوه
شیرین شده کاروبار ، ازکندن کوه
هرثانیه می شتابد از جانب دشت
یک وصله ی ناجور دگر بر تن کوه
شاید هم من اشتباهی اومدم که در بسته رو وا نمی کنی , من به این سادگی دل نمی کنم از تو که منو رها نمی کنی!!!
فرهاد فراوان شده در دامن کوه
شیرین شده کاروبار ، ازکندن کوه
هرثانیه می شتابد از جانب دشت
یک وصله ی ناجور دگر بر تن کوه