خدایا ستاره ام کجاست!

چی میشد وقتی به آسمون نگاه میکردی ستاره تو میدیدی . همون جا باهاش درد ودل میکردی . 

بهش میگفتی چقد دوسش داری .  

بهش میگفتی دیگه از این زمین خسته شدی . 

بهش میگفتی چقد دوس داری هر شب بهش نگاه کنی . 

بهش میگفتی چقد دوس داری تو بغلش بگیری . 

بهش میگفتی حاضری واسش بمیری  

خدایا ستاره ی من ازم خیلی دوره . خیلی بشتر از چندین هزار سال نوری .  

اما خدا من که تو رو خیلی دوس دارم پس مراقب ستاره ها باش .  

شاید . . . 

شاید روزی با ستاره ام اوج بگیرم . . .  

خدا جونم تو خیلی مهربونی این و میدونم .  

خیلی خوشحال شدم وقتی با تو صحبت میکنم . هر چند تو خیلی موقع ها رو از من بر میگردونی اما من از پیشت نمیرم . 

خدا جونم از این جایی که من هستم تا پیش تو چقد راهه؟  

خدا جون تو خیلی زیبایی . زیباتر از هر چیزی که فکرش و بکنم .  

خدا چرا قلب بعضی از ما اینقد تاریک شده که تو رو نمیبینیم ؟ 

چرا زیبایی هات رو له میکنیم . چرا؟ 

چرا؟ 

؟ 

؟ 

؟ 

؟ 

چرا تو اینقد صبوری اما ما به یه اندک چیزی از کوره در میریم ؟ به همه چیز و همه کس فحش میدی؟ 

خدایا من نمیخوام کسی از دستم ناراحت بشه حتی یه ثانیه کوتاه ; پس هیچ وقت منو به خودم وا مگذار .